-
خویشتن پردازی
شب نوشت (۴۹)_ شن های ساحلی
به نام پروردگار ذهنم آشفته است. هرکاری را که میخواهم شروع کنم ذهنم به سمت کار دیگری میرود که میبایست…
بیشتر بخوانید » -
شب نوشت (۴۸)
به نام ایزد یکتا ماندهای با بازدهی کاری و تحصیلیای که بسیار در این یکی دو هفته پایین آمده. انگار…
بیشتر بخوانید » -
شب نوشت (۴۷)
به نام پروردگار با خودم میگویم: حالا هنر است که بنویسی و احساس رهایی کنی. حالا که مخاطبین به مراتب…
بیشتر بخوانید » -
خویشتن پردازی
شب نوشت (۴۶)
به نام پروردگار این شبنوشت را برای پا گذاشتن روی نفس خودم و رویارویی با استرسی که پیدا کردهام مینویسم؛…
بیشتر بخوانید » -
دانشگاه، ادامه تحصیل و دیگر مسائل مرتبط
پیشگفتار: پست زیر را در لینکدین به اشتراک گذاشتم. گفتم نوشتنش در اینجا هم خالی از لطف نیست. پست یکی…
بیشتر بخوانید » -
شب نوشت (۴۵)
هو الشافی به آقای فاطمینیا خیلی فکر میکردم. خیلی زیاد. مدتهاست بیمار بود. من هم مطلع بودم. برای همین بیشتر…
بیشتر بخوانید » -
فریاد و اشکها
به نام او در متمم مطلبی به خلاقیت اختصاص یافته بود و من میخواستم نقاشیام را به عنوان یک نقاشی…
بیشتر بخوانید » -
مرد کوله تختی
تصویر ۱. تصویر ۲. مرد کولهتختی مردی است در عذاب ابدی. مردی که همواره تخت خواب سنگینش را به دوش…
بیشتر بخوانید » -
شب نوشت (۴۴)_ تصمیمهای دشوار
به نام او تصمیم گرفتم*. و خودم باورم نمیشود که در نهایت این کار را کردم. امیدوارم که بتوانم مصمم…
بیشتر بخوانید » -
شب نوشت (۴۳)
به نام او و باز هم مینویسی. روزهاست که داری مینویسی. از خودت. از ترسهایت. از نومیدیهایت. برای خودت مینویسی…
بیشتر بخوانید »