-
به نام پروردگار بار ششمی است که چنین مطلبی مینویسم. و این حجم از کلمه که از سال ۹۶ تاکنون در وبلاگ، بر این بسترِ بر رویِ آب، روان کردهام برای خودم شگفتآور است. با چه انگیزهای نوشتهام؟ از چه امیدهایی گفتهام و در خلال چه نومیدیهایی تنها مامن خود را اینجا یافتهام؟ کجا بودم و اکنون کجا هستم؟ دور شدم برادر. دور. و این آیندهای نبود که من میتوانستم خود را در آن تصور…
-
به نام او جلسهی دو ساعتهای به پیشنهاد یکی از دوستان پزشک-پژوهشگر با تعدادی از دانشجویان داروسازی داشتم. هماهنگکنندهی جلسه خودم بودم و با توجه به اینکه هماهنگیها را ظرف دو سه ساعت انجام دادم و فضای اتاق هم محدود بود، تنها به چهار پنج نفر از دوستان پیام دادم که در جلسه شرکت کنند. برگزاری جلسه به من فرصت داد که خودم در مورد راهی که در پژوهش رفتم فکر کنم و تفاوتهای سالهای…
-
به نام او کامنت یکی از دوستان بر پست دو سال پیشم من را به خواندن مجدد آن کشاند. با خود گفتم بد نیست که حرفهایم در مورد وبلاگنویسی را بهروز کنم: اکنون، وبلاگنویسی یکی از فعالیتهای جانبی من است. از سال ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰، وبلاگنویسی، از اصلیترین کارهای زندگی من بود. توجه به تعداد پستهایی که میگذاشتم نشانگر این است که بر نوشتن مستمر اصرار داشتم. اکنون چنین اصراری ندارم. امروز من خیلی دلیتر…