نزدیک گلستان شهدا اصفهان
مدتها بود این تابلو بزرگ را کنار بزرگراهی که مدتها از آن مکرر میگذشتم دیده بودم و هربار با خودم میگفتم “دفعه بعد که آمدم میآیم و از ماشین پیاده میشوم و از آن عکس میگیرم”، ولی دهها بار از آنجا گذشتم و عکس نگرفتم، تا اینکه چند روز پیش با وجود اینکه از کنارش گذشته بودم و داشتم به راهم ادامه میدادم پشیمان شدم، ماشین را در جایی نه چندان مناسب پارک کردم و رفتم عکس تابلو را گرفتم.
آن موقع که خیلی از این بزرگراه رد میشدم تابستان و اوایل پاییز ۹۷ بود و چیزی که باعث شده بود این تابلو خیلی نظرم را جلب کند این بود که احساس میکردم محتوای این سخن امام (ره) با آنچه که در جامعه داشت اتفاق میافتاد خیلی مرتبط بود. ارز روز به روز درحال گرانتر شدن بود و تعداد زیادی از آدمها روز به روز دنبال بیشتر خریدن ارز بودند. من اقتصاددان نیستم و جز اندکی، که آن هم از کتاب دکتر سرزعیم یاد گرفتهام، چیزی از این مسائل سر در نمیآورم، اما احتمال دادم مشکل ارز ما اگر کاملاً به خودخواهی ما مرتبط نبود (و نباشد)، کاملاً بیارتباط هم نبود (و نیست).
من این مسئله را از جهت محکوم کردن یا قضاوت کردن دربارهی هیچکس- چه کسانی که ارز زیادی خریدند یا کم خریدند یا نخریدند یا …- مطرح نمیکنم چون خودم را نه لایق قضاوت میدانم و نه فردی صالح در زندگی و شایسته برای قضاوت، و فقط چیزی را میگویم که حس کردم. به بیان دیگر مثال عینیای زدم از سخنی که فکر میکنم بسیار درخور توجه و صحیح است:
تمام فسادهایی که در عالم پیدا میشود، از خودخواهی پیدا میشود.
وقتی به خودم هم نگاه میکنم میبینم خیلی از آنچه انجام می دهم ناشی از خودخواهی است. دوست دارم از این چرخه خارج شوم و خدا را محور قرار دهم نه خود را. اگر هم روزی دوباره خودخواهی کردم امیدوارم خود”مان”خواهی کرده باشم نه خود”م” خواهی.
خداوند ایشان را رحمت کند و ما را هم از بندگانی از خود قرار دهد که محکم پای ارزشهایشان میایستند.