رای
به نام خدا
اگر در تهران بودم، امسال در انتخابات مجلس قطعاً رای میدادم و به امیرحسین ثابتی رای میدادم. بیش از یک سال است که مواضعش را دنبال میکنم و به نظرم باید امثال او را در مجلس داشته باشیم. اگرچه او از نسل اول انقلاب نیست، اما یاد نسل اولی که ما تنها از ویدئوها و صوتها میشناسیمشان را در خاطر زنده میکند.
برای رای دادن، معیار خروجم (exclusion criteria) ام اخلاق است. اگر کسی چه در عرصه ریاست جمهوری و چه در عرصه نمایندگی مجلس فقط دیگران را بکوبد تا به زعم خودش در چشم دیگران بالا رود، حتی اگر آن فرد بسیار زیرک و سیاستدان باشد به او رای نمیدهم.
همچنین، اگر کسی در این شرایط فعلی با این شعار بیاید که «ما باید با دنیا سازش کنیم»_ که منظورش از دنیا ایالات متحده و نوکرهایش است_ به هیچ عنوان به او رای نمیدادم. آنها باید با کشورهای مستقل نظیر ایران سازش کنند که نکرده و نمیکنند و تا مجبور نشوند نخواهند کرد.
در مجموع، اگر میتوانستم رای دهم ابتدا اخلاق را مورد توجه قرار میدادم و بعد سراغ تفکر سیاسی و اقتصادی میرفتم.
همچنین، هرگز لیستی رای نمیدادم و بر اساس شناخت فردی یا با واسطه رای میدادم. همان سال ۹۴ که تقریباً لیستی رای دادم برای هفت پشتم بس است.
این پست را باید زودتر مینوشتم، اما امروز به ذهنم رسید.