-
بارها شنیدهام که «حرف مرد یکی است». اما آیا نباید به بعضی از جملات رایج شک کنم؟ من شک میکنم. با بخش جنسیتی این عبارت کلاً کاری ندارم. من زن را در این عبارت معادل مرد و معادل انسان میگیرم. پس دیگر با این مسئله کاری ندارم و سراغ بخش مهمتر قضیه میروم: من فکر میکنم در مورد این جمله نمیتوان یکجور برخورد کرد. دیشب به ذهنم رسید که میتوانم صحت یا عدم صحت جمله…
-
تبریک میگویم محمد. به شمارهی سیم شبنوشتهایت رسیدی. اگر شبنوشت هر عنوان دیگری داشت به سیام نمیرسید. شبنوشت هم موضوع داشت و هم موضوع نداشت. همه حرفی زدی و هیچ حرفی هم نزدی. مثل قصهی آدمهاست. مثل «هیاهوی بسیار برای هیچ». شبنوشت فقط یک موضوع مشترک داشت: اینکه شب آنها را نوشتی. وقتی که دیگر مغزت درست کار نمیکند. خوابآلودگی برای من مثل مستی است. در جایی خوانده بودم مصرف مقداری الکل سبب میشود فرد…
-
تصمیم گرفتم به پدر و مادرم بیشتر محبت کنم، حتی اگر سختم باشد. نمیخواهم روزی افسوس محبتهایی که میتوانستم بکنم و نکردم را بخورم. و میخواهم اگر زودتر از آنها از دنیا رفتم خاطرهی روزهایی خوش از من برایشان باقی بماند. عوض شدهام. در مورد بحثی که با یکی از اساتیدم داشتم صحبت کردم. از این گفتم که با ایشان قاطعانه ولی محترمانه صحبت کردم. از او خواستم که به من احترام بگذارد. فهمیدم این…