به نام او من ۳۰ آذر ۱۳۹۸ از دانشکده داروسازی فارغالتحصیل شدم. چهار سال گذشت. پیش از این، روضهی اینکه…
بیشتر بخوانید »شب نوشت
هو الباقی روزها میگذرند. ابرها میگذرند؛ سریع، با باد زیاد. ابرها در اینجا مثل روزها تند میگذرند. گاهی میخندم. به…
بیشتر بخوانید »به نام او چندین بار شبنوشت ۱۰۱ را نوشتهام و هر بار پیش از انتشارش یا دقایقی پس از آن…
بیشتر بخوانید »به نام پروردگار خستهام. از این دنیای پر از فریب و دروغ دلم گرفته. میدانی. گاهی آدمها از یک جای…
بیشتر بخوانید »به نام خدا زندگیام به نحوی در تغییر است که تا میآیم به خودم بیایم و از تغییر پیشین مهم…
بیشتر بخوانید »هو الرفیق امشب سراغ وبلاگ آمدم تا بنویسم، علیرغم اکثر روزهای چند ماه اخیر که وبلاگم را گاهی برای مدتی…
بیشتر بخوانید »به نام خدا حدود سه ماه، در بیشتر روزها بدون برنامهی مکتوب زندگی کردم، به این معنی که هر شب…
بیشتر بخوانید »بسم رب الحسین مدتی نمینویسی و به خود میآیی و میبینی که دیگر قلمت روان نیست. حرفهای ناگفته هست، اما…
بیشتر بخوانید »به نام خدا هنوز در حال کشیده شدنم. تحت فشاری خردکننده که بعید میدانستم بتوانم آن را تحمل کنم. و…
بیشتر بخوانید »بسم الله الرحمن الرحیم اتفاقی مبارک افتاده و اکنون احساس آزادی بیشتری در نوشتن در اینجا دارم. با این حال،…
بیشتر بخوانید »