هو الرزاق
إِنَّمَا مَثَلُ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا کَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ مِمَّا یَأْکُلُ النَّاسُ وَالْأَنْعَامُ حَتَّىٰ إِذَا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّیَّنَتْ وَظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَیْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَیْلًا أَوْ نَهَارًا فَجَعَلْنَاهَا حَصِیدًا کَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ ۚ کَذَٰلِکَ نُفَصِّلُ الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (۲۴) وَاللَّهُ یَدْعُو إِلَىٰ دَارِ السَّلَامِ وَیَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (۲۵)
محقّقا در مثل، زندگانی دنیا به آبی ماند که از آسمانها فرو فرستادیم تا به آن باران انواع مختلف گیاه زمین از آنچه آدمیان و حیوانات تغذیه کنند در هم رویند تا آنگاه که زمین (از خرمی و سبزی) به خود زیور بسته و آرایش کند و مردمش خود را بر آن قادر و متصرف پندارند ناگهان فرمان ما به شب یا روز در رسد و آن همه زیب و زیور زمین را دور کند و چنان خشک شود که گویی دیروز هیچ نبوده است. این گونه آیات خود را به تفصیل برای اهل فکرت بیان میکنیم (۲۴). و خدا به سر منزل سعادت و سلامت میخواند و هر که را میخواهد به راه مستقیم هدایت میکند (۲۵).
آیات ۲۴ و ۲۵ سوره یونس
وقتی حرامخوری و رانت و فساد و بیتدبیری و … به اوج میرسد و شرایط مملکت به وضع فعلی کشیده میشود دو موضع میتوان گرفت:
۱- اینکه آدم حرص بزند؛ به بدبخت شدن خود و خانوادهاش فکر کند و سعی کند یک ریال هم از جیبش خارج نشود. تمام پولهای اضافیاش را صرف خرید دلار یا خانه یا ماشین یا هرچیز دیگر کند و به احدی چیزی نبخشد.
۲- اینکه آدم به این فکر کند که بهترین بانکی که وجود دارد بانک و خزانهی الهی است. خزانهی الهی هیچوقت خالی نمیشود و لطف او در حق بندههایش کم نمیشود. در نتیجه به جای هراس و حرص به جمعآوری بیشتر مال، بخشی از مالش را به آدمهایی که از نظر مالی ضعیفتر از خودش هستند ببخشد یا امانت دهد. این همان بانک و خزانهی الهی است.
حالا که انسانهای فاسد راحت فساد میکنند، من ترجیح میدهم کارهای خیر را از رو بازی کنم. اکنون وقت آن نیست که تمام کارهای خیر را مخفیانه انجام دهیم. اکنون کارهای شر و فساد رو است، پس الان وقت تقابل و از رو بازی کردن خیر است.
من تصمیم گرفتم از این ماه، هرماه بین ۵ الی ۱۰% از درآمد هر ماهم را صرف کمک به خیرهها یا افراد فقیر و بیمار یا قرض دادن پولم به دیگران کنم. اگر سود بانک حدود ۲۰% است و هر روز از ارزش پول ملی کم میشود، من به عنوان یک فرد_ نه یک جامعهشناس یا …_ ترجیح میدهم بخشی از مالم را به خدا قرض بدهم که خودش مدیر مال و جان من است. یقیناً او خود میداند که من چه موقع و در چه شرایطی به مالم نیاز پیدا خواهم کرد و به من آن مال را و بیشتر از آن را برخواهد گرداند.
من کمپین تک نفرهی کمک به اقشار ضعیفتر را برای خودم راه میاندازم. کمپینی که به یاد حرف آقای الهی قمشهای اسمش را «بانک الهی»* میگذارم. خداوند بهتر از من میتواند مال من را تدبیر کند. پس من بخشی از اموالم را به فقرا میبخشم و بدین ترتیب سرمایهگذاری مطمئنی پیش خداوند انجام میدهم.
علاوه بر این، میکوشم که اگر جایی دیدم کار خیری در جریان است گاهی تلاش به اشاعهی آن کنم.
و همچنین تلاش میکنم در سیستم فشل کشور، کمپین تکنفرهی کار «با ارزش افزوده» را راهاندازی کنم؛ یعنی اینکه اگر آدمهای دیگر به دلیل کم بودن درآمدشان از کارِ خود میزنند، من تلاش کنم کار خود را با کیفیت سابق و با دانش بیشتر ادامه دهم.
گزارش این کمپین تکنفره را گاهی در وبلاگ منتشر خواهم کرد، به لطف و عنایت خداوند.