-
چند روز پیش غمی را با تمام وجودم حس کردم. با تمام جسم و جانم غم را لمس کردم و این بار جلوی آن را نگرفتم. ناگهان احساس بسیار عجیبی کردم؛ احساسی که شاید هیچگاه در بیداری تجربه نکرده بودم. صدای کلاغها را همیشه میشنیدم، اما هیچگاه صدایشان به وضوحی که در آن روز تجربه کردم نبود، انگار من تنها موجودی بودم که صدایشان را میشنیدم. درختها را همیشه میدیدم و نگاهی سرسری به آنها…
-
یادم میآید در پستی از مهندس شعبانعلی (اگر اشتباه نکنم) خواندم که اگر وبلاگ مینویسید و چیزی از جایی نقلِ قول میکنید، حداقل کلامی بدان بیفزایید و نظری از خود بدهید. برای این پست نمیتوانم چنین کنم؛ خانهی کوچک محقرِ ذهن من در برابر برج بلند اندیشهی شهید چمران چیزی نیست که ارزشِ دیدن داشته باشد. در یکی از صفحات کتاب «خدا بود و دیگر هیچ نبود» که حاوی یادداشتهایی از شهید چمران در آمریکا،…
-
دومین جلسه از حلقههای گفتگو هم بهخوبی جلسهی اول آن بود. اساساً گفتگو لذتی دارد که بسیاری از ما درکش نکردهایم و تا آن را تجربه نکنیم به مفید بودنش پی نمیبریم. سخنرانی ابتدایی آن را استاد بزرگوار دکتر رنانی برعهده داشتند و در مورد اهمیت گفتگو سخن گفتند که انشاءالله در پستی دیگر به آن خواهم پرداخت. اما در ادامه این جلسه تصمیم گرفتم در حلقه گفتگو «پژوهش را چگونه بسنجیم» شرکت کنم، یعنی…