شب نوشت

شب نوشت (۷۵)

به نام پروردگار

اطمینان نداشتن به فکرهایی که دارم؛ حرف‌هایی که می‌زنم و … ذهنم را آزار می‌دهد. ذهن من، خسته می‌شود از دیدن شواهد متناقض که یکدیگر را لزوماً تایید نمی‌کنند. به این فکر می‌کنم که وقتی من سعی می‌کنم محدودیت‌های داده‌ها، پردازش ذهنی و … را در نظر بگیرم و ذکر کنم که ممکن است بخشی از تفکر و حرفم غلط باشد و بعدها به نتیجه‌ی دیگری برسم، چقدر در برابر حرفی که می‌زنم و آنچه می‌نویسم مسئولم؟


دیشب دکتر میلاد دخانچی جلسه‌ای در اصفهان داشتند با این عنوان: «آلترناتیو- بازخوانی نسبت دین و سیاست و آینده ایران».

چند وقت پیش، یکی از دوستانم، برایم پیامی فرستاد با این محتوا:

اسم این مدرسه برایم جالب و عجیب بود: جیوگی.

چند روز بعد، به دوستم پیام دادم که آیا مدرسه، گزارشی از عملکردش ارائه کرده است؟ گفت که چنین گزارشی ندیده. با این حال، به این فکر می‌کردم که جالب است اگر این مدرسه در اصفهان هم برگزار شود.

چند روز پیش، یکی دیگر از دوستانم به من پیام داد که قرار است دکتر میلاد دخانچی به اصفهان بیاید و جلسه‌ی آلترناتیو را برگزار کند. من هم بر اساس کنجکاوی حاصل از خواندن یکی دو پست از ایشان ثبت‌نام کردم.

روز بعدش سرچ کردم و نشستم به خواندن اینکه اصلاً دکتر دخانچی که هست. فهمیدم در تلویزیون برنامه‌ای به نام جیوگی داشته که بعدها ضبطش متوقف شده. و بعد احتمال دادم مدرسه‌ی به این نام را هم ایشان در تهران برگزار کرده است.

دیشب که به محل برگزاری جلسه رفتم، زودتر رسیدم و اتفاقاً ایشان را دیدم. ابتدا از او پرسیدم که برنامه‌ی جیوگی را ایشان در تهران برگزار کرده؟ و جوابشان مثبت بود. بعد گفتم «آیا در اصفهان برگزار نمی‌کنید؟» و گفتند «شب قبلش برگزار کرده‌اند.» و از تجربه‌شان از این برنامه پرسیدم و … بعد هم با یک شرکت‌کننده در برنامه‌ی پریشب آشنا شدم. نظرش این بود که برنامه بسیار آموزنده بوده و با افکار دیگران آشنا شده است.

محتوای خود جلسه‌ی آلترناتیو، برای من کمی پیچیده بود چون به عرفان (و کتب ابن عربی) ارتباط پیدا می‌کرد و کمی برایم ملال‌آور و گیج‌کننده بود. ولی لابلایش حرف‌های جالب دیگری هم زده شد؛ من جمله شکل نگرفتن برند در ایران، بعضی از دغدغه‌هایی که مطرح نبوده و بعدها هزینه‌ی زیادی به ما تحمیل کرده (مثل حجاب اجباری)، کمی درباره قرآن، کمی در مورد اعتراضات کنونی، و هم‌چنین مبانی فکری انقلاب اسلامی که مسئله‌ی جالبی است ولی امشب حالش را ندارم در موردش بنویسم.


چند شب پیش، از این گفتم که بحث بی‌خودی بین من و چند نفر دیگر در یکی از شبکه‌های اجتماعی شکل گرفت. علاوه بر باز شدن داستان زندگی یک نفر که برایم جالب بود، چند چیز دیگر هم یاد گرفتم:

الف- اینکه جواب توهین را با توهین ندهم، اما حرف خودم را هم بزنم.

ب- فهمیدم که approach من برای صحبت، مناسب نبوده است. اگر اشتباه نمی‌کردم، به اهمیت این قضیه فکر نمی‌کردم. البته یکی از خوانندگان وبلاگ من هم این مسئله را ذکر کرد.

در دو جای دیگر، با دوستانی که همدیگر را می‌شناختیم، راحت حرفمان را زدیم. این کار، به مراتب آموزنده‌تر بود تا حرف زدن با آدم‌های ناشناس که ممکن است بیهوده همدیگر را قضاوت کرده باشیم. البته از این گزاره نمی‌خواهم نتیجه‌ی خاصی بگیرم. آنقدر ذهنم خسته هست که نتیجه‌ی واحدی به ذهنم نمی‌رسد، الا اینکه خوشحالم از اینکه کارهای جدیدی امتحان می‌کنم و از اشتباهاتم هم میاموزم.


چند مطلب هست که بخواهم در موردشان در وبلاگ بنویسم، اما اهمال می‌کنم. چند مورد از این مطالب اینهاست:

  • التقاط فرهنگی در ایران
  • مصاحبه من با مرحوم دکتر عباس ادیب
  • گفتگوی من با دکتر اورلیش مارتسولف در مورد داستان‌های کهن ایرانی
  • تقابل اسلام با مدرنیته یا اسلام با سنت: چیزهایی که دارم یاد می‌گیرم
  • مطالب باقی مانده از شیفت دادن در داروخانه که یک سال و اندی است می‌خواسته‌ام بنویسم ولی حوصله‌اش را نداشته‌ام؛ مطالبی که اگر پژوهشگر شوم احتمالاً هیچ‌گاه تکمیل نخواهم کرد.
  • مقاله‌ای جالب در مورد علوم کاربردی که از نویسنده‌اش اجازه‌ی ترجمه گرفتم ولی باز هم حوصله نکردم به فارسی ترجمه‌اش کنم
  • و چند موضوع دیگر

این سوال برایم پیش آمده. اگر کسی می‌تواند راهنماییم کند ممنون می‌شوم:

کتابی هست که در آن نویسنده در مورد صنعت چاپ (چه در چین و چه در گوتنبرگ و …) قشنگ و منسجم توضیح داده باشد؟


جالب است: ساعاتی دیگر به ۶ آذر می‌رسیم. سال پیش در چنین روزی شروع به نوشتن «شب نوشت» کردم تا مجبور نباشم برای پاراگراف‌هایی که شب‌ها می‌نویسم و به هم ربط چندانی ندارند، عنوان خاصی در نظر بگیرم.

شب‌نوشت‌ها، به ۷۵ رسیدند. دغدغه‌ها، آرام آرام عوض شدند.

در شب‌نوشت ۷۵، به اندازه‌ی شب‌نوشت‌های اول افسرده نیستم. خوشحال هم نیستم با توجه به شرایط کنونی، اما روزنه‌ی امید می‌بینم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا