ادبفکرنوشته

عروس مرده

به نام خدا

چند روز پیش با یکی از دوستان که مدتی دانمارک زندگی کرده بود صحبت کردیم. حرفِ این بود: 

ما بعضی از نقاطی از اروپا که جاذبه‌ی توریستی دارند و عکس‌هایشان کارت پستالی است را از نزدیک دیده‌ایم. مکان‌هایی که آسمانی آبی با هوای پاک و رنگین کمانی در دوردست دارند و آبی آنقدر زلال که کف رودخانه زیر آن پیداست. جاهایی که چمن سبزِ سبز دارند، نه مثل چمن‌های دانشگاه اصفهان گله به گله. همه لوازم به ظاهر امر برای نفسی تازه کردن و لذت وافر از طبیعت بردن فراهم است، اما لذت چندانی نمی‌بری، چرا که حس می‌کنی آن محیط‌ها با همه‌ی زیبایی‌هایش مرده است.

دیشب هم که با یکی از دوستان که سنگاپور رفته بود صحبت کردم می‌گفت آسمان‌خراش‌ دارد و شبیه این است که نظم هندسی‌اش را با هوش مصنوعی طراحی کرده‌اند و عکس‌های خوبی می‌شود گرفت ولی حال خوشی نمی‌توان داشت.  

آدم از خودش می‌پرسد چرا چنین است؟ 

آیا مرده بودن طبیعت، متاثر از آدم‌های مرده‌ی آن نقاط دنیاست؟ 

با نگاه روشن‌فکری و روانشناسانه، هر چیز را می‌توان به درون کشاند و گفت اینها همه متاثر از احساسات درونی هر فرد است. اما می‌شود به مسائل دیگری هم فکر کرد. 


آیا یک آدم می‌تواند غذا بخورد، برای آینده برنامه‌ریزی کند، بیشتر ایام سال کار کند و برای تعطیلات کریسمس برنامه‌ریزی سفر کند، ازدواج کند و بچه‌دار و نوه‌دار شود ولی مرده باشد؟ 

بله. 

بسیاری مرده به دنیا می‌آیند* و بسیاری دیگر با آموزش و پرورش مرده‌پرور و داشتن والدین و جامعه‌ای مرده، به تدریج می‌میرند. 

مرده‌ها دغدغه‌ی خاصی ندارند. آب و غذایشان همواره تامین بوده است. اقتصادشان به جا بوده. ساعات کاری‌شان مشخص بوده و بر اساس قانون کارشان، به موقع مسافرتشان را بدون نگرانی رفته‌اند. دیروزشان مشابه امروز و امروزشان مشابه فردا بوده است. زندگی‌شان در یک محیط ایزوله‌ی بهینه بوده. گهگاهی هم اخباری از خارج این جعبه‌ی ایزوله به آنها می‌رسد که مثلاً در خاورمیانه_ The Middle East، که واژه‌هایش بر اساس موقعیت جعبه‌ی خودشان تعریف شده_ می‌رسد که تعدادی آدم در آنجا کشته شده‌اند؛ چنین اخباری طبیعتاً خیلی اهمیت خاصی برای مرده‌ها ندارد. تا وقتی که در جعبه هستند، همه چیز در امن و امان است. صرفاً باید در جعبه بمانند. 

شاید ساکنین این جعبه دارند رنگ مردگی خود را بر محیط پیرامون خود می‌زنند**. 

منتها مسئله‌ای دارد پیش می‌آید: آخرالزمان است. زنده‌های معدودی که در جعبه هستند دارند از آن بیرون می‌آیند. شاید بعضی مرده‌ها هم دارند زنده می‌شوند. 

پ.ن. * آمار موالید رابطه خارج از ازدواج را خود جستجو کنید.

** یاد فیلم The Trueman Show افتادم. 

 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا