خویشتن پردازی

عارضه درون گرایی عاقبت اندیشی است

با دوستم سپهر حرف می‎زدم و در موردی با او مشورت می‎کردم.

از خودم شکوه کردم که در بسیاری از مواقع از ایجاد ارتباط با بقیه واهمه دارم و گوشه‌‎گیر و درون‌‎گرا هستم.

جمله‎‌ای جالب به من گفت که آن را در عنوان مطلب آوردم: “عارضه درون‌‎گرایی عاقبت‎‌اندیشی است.”

از او در مورد معنی حرفش پرسیدم. به من گفت “درون‎گرا بودن هم سود دارد و هم زیان. یکی از سودهای آن این است که نتایج تفکرات، احساسات، و …ات برای خودت تبعات دارد ولی برای دیگران دردسرساز نیست؛ تبعات درونگرایی برای خودت این است که اگرچه از منزوی بودنت رنج می‎‌بری، اما تفکرت در انزوا در مورد یک امر تو را عاقبت‌‎اندیش‎تر می‎‌کند.”

برای اینکه مطلب برای روشن شود مثال زد. گفت:” یکی از دوستانش که آدمی برون‎گرا بود عاشقِ دختری شده بود. از آنجا که ترک عادت موجب مرض است و درون یا برون‎‌گرایی آدم چندان دستِ خودش نیست (دو جمله‌‎ی قبل را خودم اضافه کردم) سریع عشقش را ابراز کرده بود و هم خودش، هم آن دختر و هم خانواده‎‌ها را درگیر مسئله کرده بود و رابطه‎ آن دختر و پسر پیش رفته بود و ناگهان آن پسر از کاری که کرده بود ظاهراً پشیمان و نسبت به آن دختر سرد شده بود و درنتیجه مشکلات بسیار زیادی برای همه‎‌ی آن جماعت درگیر پیش آمده بود.” ادامه داد: “حال اگر آن پسر درون‎‌گراتر بود، صبر می‌‎کرد، فکر می‎‌کرد، شاید قبل از آنکه آن رابطه را پیش ببرد پشیمان شده بود. آن موقع اگرچه خودش حسِ بدی پیدا کرده بود، اما این حسِ بد برایش فقط یک تجربه می‎‌شد که او را در اتفاقات بعدی مشابه عمیق‌‎تر می‎کرد، اما حال که او برون‌‎گرا بود، فقط یک حس بد ایجاد نشد، بلکه زندگی دو خانواده و چندین آدم تحت الشعاع قرار گرفت.”

از زبان خودم حرف سپهر بگویم: در مجموع اگرچه درون‎گرایی عارضه دارد و عارضه‎‌اش درد است، اما در برخی موارد برون‎‌گرایی عارضه‌‎اش سنگین‌‎تر است و آن ایجاد خسارت است؛ خسارت عاطفی، آبروئی، مالی و … به تعداد زیادی از افراد.

و از آن موقع حرفش آویزه‎‌ی گوشم شد. درست است که من تغییر کرده‌‎ام، اما بعضی از عادات آدم ظاهراً خیلی سخت عوض می‌‎شوند. اگرچه الان من از یک موجودِ گوشه‌‎گیری که در اکثر مواقع در اتاقش تنها مطالعه می ‎کرد- به ‎اختیار یا به ‎اجبار- کمی فاصله گرفته‎ ام؛ گهگاهی مطلبِ طنز می‌نویسم، گهگاهی در جمع سخنی می‎‌گویم، اما انگار در درونم کسی به من می‎‌گوید آرامش و خوشبختی من در همان تنها و ساکت بودن است؛ حتی اگر ازدواج کرده باشم شاید نباید این ازدواج با کسی باشد که بیش از یک حدود مشخصی از من انتظار اجتماعی‎‌تر شدن داشته باشد. حرف سپهر بعد از یک ماه هنوز در ذهنم چرخ می‌‎زند که “اگرچه درون‎‌گرا بودن بدی‎‌های زیادی دارد، اما عارضه‌‎اش (کمتر است و آن) عاقبت‌‎اندیشی است.”

پ.ن. توضیح در مورد عکس شاخص: خواستم عکسی برای درون‎‌گرایی در آرشیوم پیدا کنم. فایل عکس‌‎های سال ۹۷ را باز کردم و با یک نگاه مختصر چشمم افتاد به این. با خود گفتم خودِ خودِ چیزی است که دنبالش بودم. بقیه اردک‎‌ها در حال سروصدا کردن و شنا بودند و این یکی نوکش را لای پرهای خود کرده بود و تنها نشسته بود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا