ادبدل‌نوشته

اگر به پدرانمان نامه می نوشتم

به نام خدا

نوشتم «اگر به پدرانمان نامه می‌نوشتم»، چون قصد ندارم به پدرانمان نامه بنویسم. نامه نوشتن، حس ادبی می‌خواهد. شوری می‌خواهد که فعلاً در درونم نیست. 

دیده بودم که عده‌ای می‌نویسند به پدرانشان که چرا انقلاب کردید و ما را به این روز انداختید وگرنه ایران بهشت بود و شاه مرد نازنینی بود که دوستمان داشت و برایمان همه چیز فراهم کرده بود و بعد شما آخوندها را آوردید و ما فقیر شدیم و ذلیل شدیم و بگیر الی آخر. 

و حتماً باید پدرانشان هم گوشه‌ای با گردن خم و دست روی دست بایستند و بگویند «متاسفیم که چنین کردیم. خبط از ما بود. ما را بر نادانی دوران جوانی‌مان ببخشایید!». 

من نمی‌توانم به پدرانم بگویم چرا انقلاب کردید، چون حداقل پدربزرگ پدری من انقلابی نبود و کلاً بخشی از اقوام من انقلابی نبودند وقتی که انقلابی بودن مد بود. و پدربزرگ مادری من هم گرچه انقلاب را دوست می‌داشت، اما تابحال نشنیده‌ام که در تظاهرات پیش از انقلاب شرکت کرده باشد و … پس طبیعتاً به پدران خودم نمی‌توانم کاری را نسبت بدهم که در آن مشارکتی نداشته‌اند. 

ولی می‌توانم به پدران دیگر بگویم:

شما اشتباه نکردید. حتی با اینکه در دانایی و آگاهی با هم تفاوت داشتید و عده‌ایتان از سر هوشمندی پهلوی را سرنگون کردید و عده‌ایتان به دنبال جو غالب، اشتباه نکردید. 

انقلابی که شما جزئی از آن بودید، مسیری بود که باید طی می‌شد. در نتیجه‌ی انقلاب شما، فشارهای زیادی به نسل جوان چون من و به آدم‌هایی بیشتر از من آمد. اما من هیچ طلبی از شما ندارم. 

شما با نهضت اسلامی، آدم‌هایی را علم کردید که تا قرن‌ها مایه‌ی مباهات ایران خواهند بود، هرچند اکنون عده‌ای علیه‌شان لجن‌پراکنی کنند. شهیدانی که نهضت شما داد، از شهدای دفاع مقدستان گرفته تا شهدای هسته‌ای و شهدای امنیت و دیگر، الگوهایی برای همه‌ی انسان‌ها هستند و مایه‌ی افتخارند و بعدها، با فروکش کردن غبار عصر حاضر، بیشتر خواهند درخشید. 

شما بعد از دهه‌ها به ایران، مجدداً استقلال بخشیدید. استقلال از ابرقدرت‌های مستکبر دنیا. حال عده‌ای احمق می‌خواهند بگویند که نه! اینطور نیست. ایران استقلال ندارد. ایران مطیع این کشور و آن کشور است. بگذارید بگویند. 

و این ما هستیم که باید راهی که شما پا در آن گذاشتید را ادامه دهیم؛ با وجود مشکلات و فشارها. 

عزت دست خداست و شما عزت را از خود او طلب کردید. تا همین الان هم عزیز هستید، مادامی که خودتان را در برابر دشمنانتان که خواری شما را می‌خواهند ذلیل نکنید. 

بگذارید عده‌ای خیال کنند عزت به این است که به چند کشور دنیا بدون گذرنامه می‌توان سفر کرد. 

بگذارید عده‌ای در برابر دشمنانشان احساس حقارت کنند و از تحقیر شدن خودشان لذت ببرند. 

اما شما در راه خدا هرچه بود کردید. این عزت، مال شماست. 

شما ایستادید. مرد و مردانه. عرصه را شناختید، یا اگر خود قادر به شناختن نبودید، تسلیم در برابر شناختی بودید که حضرت امام برایتان آورد. تسلیم بودید، نه به خاطر اینکه فریب خورده باشید؛ بلکه به خاطر آنکه به دنبال هوس نبودید.

نپندارید که خشت اول را کج گذاشته‌اید و تا ثریا دیوار کج خواهد رفت. خشت اولتان راست راست بود. اینکه عده‌ای در همین چهارچوب حکومت انقلابی، هوس بازگشت به زمان شاه کردند وقتی که دیگر شاهی نبود، تقصیر شما نبود. آنها باید خود پاسخگو باشند.

خشت‌های بعدی را ما باید بگذاریم. سخت است. می‌دانم. فشارها هست. از درون کشور. از بیرون کشور. از همه جا. ولی چاره‌ای نیست. بنای انقلاب باید تکمیل شود. عقب‌گرد، از دست دادن همه‌ی چیزهایی است که مفت به دست نیامده، ولی عده‌ای در راه مفت دادنش از هیچ خیانتی دریغ نمی‌کنند. این ما هستیم که باید در برابرشان بایستیم. 

اگر برای خدا قیام و انقلاب کردید، که چنین هم بود، پشیمان نباشید. نگویید که فرزندانمان سختی دیدند. این راه، راه سخت و درستی بود و هنوز هم سخت و درست است. پیشرفت مستمر بدون ترس از اخلال ابرقدرت‌ها، چه دنیوی و چه اخروی، راهش همین بود که شما در آن قدم گذاشتید. 

من، انقلاب شما را دیر کشف کردم. در سن بیست و هشت سالگی.

انقلابتان را مثل یک شیء عتیقه از دل گرد و خاک سال پیش بیرون کشیدم و شروع کردم خاکش را آرام آرام تکاندن. خاکش که کمی رفت، عصای موسی دیدم. انقلابتان بعد از چهل و اندی سال، من را تکان داد. انقلاب شما من را زنده کرد. 

و هنوز در حال کشف انقلابتان هستم. 

می‌دانم. دیر رسیدم، اما دیر رسیدن بسیار بهتر از هرگز نرسیدن بود. 

خشت‌های بعدی را باید چید. باید در بهبود وضعیت جامعه‌ای که از درون و بیرون به آن ظلم شد کوشید. چیدن آن خشت‌ها بر دوش ماست. باید بدون ترس از و امید به مستکبران عالم، در ساختن کشور تلاش کرد. ان شاءالله خداوند و محمد و آل محمد در این راه همراه ما باشند. ان شاءالله شهدایی که در راه انقلاب تقدیم کردید دعاگوی ما باشند. 

سالگرد پیروزی انقلاب شما، انقلابی که با وجود همه‌ی دسیسه‌ها و کاستی‌ها و مشکلات به ما رسید، بر شما مبارک. 

وَلا تَهِنوا وَلا تَحزَنوا وَأَنتُمُ الأَعلَونَ إِن کُنتُم مُؤمِنینَ﴿۱۳۹﴾
و سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید!

سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۳۹

نوشته های مشابه

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا